شبکه سرمایه‌گذاران خصوصی
دیجیتایز مارکت
برای حضور در جمع سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و شروع سرمایه گذاری در پروژه‌های املاک و مستغلات، کامودیتیها و پروژه‌های خصوصی به شبکه سرمایه گذاران دیجیتایز بپیوندید.
عضویت در شبکه سرمایه گذاران
تعداد سرمایه گذار
0
+
تعداد پروژه
0
مبالغ سرمایه گذاری شده
0
+ میلیارد تومان
رشد ثروت شما با ورود به
پروژه‌های خصوصی

سرمایه گذاری صرف در بازارهای عمومی بورس یا رمزارز رو فراموش کنید و با استفاده از متدهای نوین، امکان سرمایه گذاری در پروژه های خصوصی و استارتاپها و املاک و مستغلات و سایر داراییها و کامودیتیها را برای خودتان فراهم کنید.

ما یک شبکه خصوصی از سرمایه‌گذاران علاقمند به پروژه‌های خصوصی ایجاد کرده‌ایم و شما با بودن در شبکه سرمایه-گذاران دیجیتایز، امکان متنوع سازی و تعادل در سبدسرمایه گذاری شما با ترکیبی از سرمایه گذاریهای عمومی و خصوصی فراهم خواهد شد و در نتیجه در بلندمدت بازده سرمایه گذاری‌های شما افزایش خواهد یافت. دنیای مدرن، شیوه-های مدرن برای دستیابی شما به اهداف مالی تان می طلبد.

مشاهده بیشتر
برخی پروژه‌های سرمایه‌گذاری شده
اعضای شبکه
املاک و مستغلات
مشارکت در ساخت پروژه مسکونی دربند
این پروژه، یک مجتمع مسکونی 4 واحدی واقع در دربند خیابان تویسرکانی بود که 1 واحد 90 متری از آن به یونیتهای متری "یونیتایز" و به اعضای شبکه دیجیتایز مارکت عرضه شد. پس از یکسال پروژه آماده و فروخته شده و علیرغم رکود بازار مسکن بازده 65 درصدی کسب نمود.
مبلغ سرمایه‌گذاری
5,000,000,000
سرمایه‌گذاری تجاری
طرح مونتاژ و واردات عینک لوناتو
این پروژه، مشارکت در واردات و مونتاژ عینک در سه راند طی سال 1404 بوده است و پشتوانه هر یونیت تعداد مشخصی محصول عینک بود و توسط 31 نفر از اعضای شبکه دیجیتایز مارکت خریداری گردید. بازده مورد انتظار این پروژه در دوره یکساله 72 درصد ریالی برآورد شده است.
مبلغ سرمایه‌گذاری
5,000,000,000
سهام استارتاپ
پیش خرید بلیت‌های آموزشی دانش‌مان
در این طرح تعداد 220 یونیت 910 دلاری (معادل ۴۴۰ بلیت دوره‌های آموزشی شرکت دانش‌مان اینترنت اشیاء)، با تخفیف ویژه (به قیمت هر بلیت ۴۵۵ دلار) توسط اعضای شبکه پیش خرید می‌گردد. بلیت‌های پیش‌خرید شده در بازار جهانی در سررسید شش ماهه با قیمت ۵۰۰ دلار (سود ۱۰ درصد دلاری) فروخته خواهند شد.
مبلغ سرمایه‌گذاری
18,000,000,000
مزایای عضویت در
شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز
حضور در جمعی از سرمایه‌گذاران حرفه‌ای علاقمند به سرمایه‌گذاری خصوصی و دسترسی به خدمات جانبی آموزشی و تحلیلی شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز مارکت.
با عضویت شما در شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز، کارمزد سرمایه گذاری و خرید یونیت ها برای سرمایه گذاران، صفر خواهد بود
دسترسی به فرصتهای‌های سرمایه‌گذاری خصوصی ارزیابی شده. این پروژه‌ها از بین فرصتهای منحصر به فرد بوده و توسط تیم متخصص ارزیابی شده می باشند و زمان شناسایی فرصت و تحقیق شما به طرز چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد.
حضور در جمعی از سرمایه‌گذاران حرفه‌ای علاقمند به سرمایه‌گذاری خصوصی و دسترسی به خدمات جانبی آموزشی و تحلیلی شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز مارکت.
با عضویت شما در شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز، کارمزد سرمایه گذاری و خرید یونیت ها برای سرمایه گذاران، صفر خواهد بود
دسترسی به فرصتهای‌های سرمایه‌گذاری خصوصی ارزیابی شده. این پروژه‌ها از بین فرصتهای منحصر به فرد بوده و توسط تیم متخصص ارزیابی شده می باشند و زمان شناسایی فرصت و تحقیق شما به طرز چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد.
شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز و اعضا
مهدی زیوداری
(بنیانگذار دیجیتایز مارکت)
شاید باورش سخت باشه که پروژه‌ای مثل برج فناوری شریف توسط جمعی از سرمایه‌گذاران خصوصی اکوسیستم دانشگاه شریف شکل گرفت و من به عنوان مدیر سرمایه‌گذاری آن پروژه دریافتم که قدرت جمع چقدر زیاده. شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز یک شبکه خصوصی برای سرمایه‌گذاریهای خصوصی خواهد بود.
دکتر رضا باقری
(بنیانگذار همراه مکانیک)
مزیت حضور در شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز دسترسی به پروژه‌های خصوصی جذاب یونیتایز شده است و اگر شما به سرمایه‌گذاری به صورت حرفه‌ای نگاه می‌کنید و به دنبال بازدهی بالاتر از تورم هستید، عضویت در این شبکه را توصیه می‌کنم.
مهدی سامع
(بنیانگذار لوناتو)
تا اینجا بهترین و شفاف‌ترین روش سرمایه‌گذاری در یک کسب و کار خصوصی بوده که من انجام دادم. شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز به عنوان پارتنر ما در این حوزه تونست توی دو هفته 5 میلیارد تومن به پروژه ما تزریق کنه و تبریک میگم بهشون!
امین آرامش
(بنیانگذار پادکست کارنکن)
من عضو شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز مارکت هستم و توی پروژه مسکونی دربند مشارکت کردم و با وجود رکود شدید بازار ملک، دوستان دیجیتایز تونستن واحد یونیتایز شده رو بفروشن و 65 درصد سود ایجاد شد.
عضویت در سه گام
تکمیل مشخصات
مشخصات شخصی خودتان را وارد کنید و حق عضویت شبکه را پرداخت نمایید.
تکمیل پروفایل سرمایه‌گذاری
با پاسخ به سوالات تعیین شده، پروفایل سرمایه‌گذاری خود را کامل کنید.
امضاء موافقتنامه عضویت و سرمایه‌گذاری
پیش از سرمایه‌گذاری و رزرو یونیت، لازم است موافقتنامه عضویت در شبکه سرمایه‌گذاران دیجیتایز را امضاء نمایید.
آخرین
تحلیلهای اختصاصی
در رابطه با سرمایه گذاری در سهام استارتاپ ها، املاک و مستغلات، کامودیتی ها و...
مدل مالی کسب و کار (قسمت دوم): ساخت موتور درآمد و هزینه
مدل مالی کسب و کار (قسمت دوم): ساخت موتور درآمد و هزینه
مقدمه: از تئوری تا کارخانه! در قسمت اول، ما با معماری کلی یک مدل مالی آشنا شدیم. گفتیم که مدل مالی، داستان کسب‌وکار شما به زبان اعداد است و دیدیم که چگونه شیت Assumptions (فرضیات)، به عنوان قلب مدل، تمام متغیرهای کلیدی را در خود جای می‌دهد. حالا، می‌خواهیم این مفاهیم را در یک سناریوی واقعی پیاده کنیم. فرض کنید شما بنیان‌گذار کسب و کار تولیدی “جوشا” هستید؛ یک برند جدید نوشابه انرژی‌زا که قصد دارد وارد بازار شود. هدف ما در این قسمت، ساختن موتور محاسباتی مدل مالی “جوشا” است. این موتور به ما نشان می‌دهد که چگونه: تولید و فروش خود را پیش‌بینی کنیم. درآمد حاصل از فروش را محاسبه نماییم. هزینه‌های مستقیم (COGS) و هزینه‌های عملیاتی (OPEX) را برآورد کنیم. این کار دیگر تئوری نیست؛ ما در حال ساختن نقشه راه مالی کارخانه و کسب‌وکار شما هستیم. پس بیایید شروع کنیم! گام اول: آماده‌سازی محیط کار برای “جوشا” قبل از نوشتن حتی یک فرمول، باید یک محیط کار تمیز و سازمان‌یافته در اکسل (یا Google Sheets) ایجاد کنیم. این کار مانند آماده‌سازی و چیدن مواد اولیه قبل از آشپزی است؛ از آشفتگی و خطا در مراحل بعد جلوگیری می‌کند. برای یک کسب‌وکار تولیدی مانند “جوشا”، ساختار شیت‌ها کمی متفاوت از یک کسب‌وکار نرم‌افزاری است. ما به شیت‌های زیر نیاز داریم: ۱. شیت Assumptions (فرضیات): این شیت، کنترل پنل مرکزی کسب‌وکار شماست. تمام متغیرهایی که ممکن است در آینده تغییر کنند، اینجا قرار می‌گیرند. برای “جوشا”، این شیت شامل موارد زیر خواهد بود: فرضیات فروش: قیمت هر بطری (برای خرده‌فروشی، عمده‌فروشی)، درصد فروش در هر کانال. فرضیات تولید: هزینه مواد اولیه به ازای هر بطری (شکر، کنسانتره، بطری، لیبل)، هزینه نیروی کار مستقیم تولید، ظرفیت تولید ماهانه کارخانه. فرضیات بازاریابی: بودجه ماهانه بازاریابی، هزینه جذب هر مشتری جدید (CAC). فرضیات عمومی: حقوق و دستمزد تیم غیرتولیدی، اجاره انبار و دفتر، سایر هزینه‌های ثابت.   ۲. شیت Production_Sales (تولید و فروش): این شیت، موتور محرک فیزیکی کسب‌وکار شماست. در اینجا ما با “تعداد” و “واحد” سر و کار داریم، نه “ریال” یا “دلار”. در این شیت محاسبه می‌کنیم: تعداد بطری تولید شده در هر ماه. تعداد بطری فروخته شده در هر ماه (به تفکیک کانال‌های فروش). موجودی انبار در پایان هر ماه (موجودی اولیه + تولید - فروش).   ۳. شیت Costs (هزینه‌ها): این شیت، خروجی‌های شیت Production_Sales را به مقادیر پولی تبدیل می‌کند. در اینجا دو دسته اصلی هزینه را محاسبه می‌کنیم: بهای تمام شده کالای فروش رفته (COGS): با ضرب کردن “تعداد بطری فروخته شده” در “هزینه مواد اولیه به ازای هر بطری” (که از شیت Assumptions می‌آید)، هزینه مستقیم فروش را محاسبه می‌کنیم. هزینه‌های عملیاتی (OPEX): هزینه‌های ثابت و متغیر عملیاتی مانند بازاریابی، حقوق و اجاره در این بخش محاسبه می‌شوند.   ۴. شیت Headcount (نیروی انسانی): برای مدیریت بهتر هزینه‌های حقوق و دستمزد، یک شیت مجزا برای آن در نظر می‌گیریم. در این شیت، لیست تمام کارمندان (تولیدی، فروش، اداری)، حقوق ماهانه و ماه شروع به کار آن‌ها را وارد می‌کنیم. ۵. شیت Financial_Statements (صورت‌های مالی): این شیت، مقصد نهایی تمام محاسبات ماست. در قسمت بعدی، تمام خروجی‌های شیت‌های قبلی را به این شیت منتقل کرده و سه گزارش اصلی مالی را در آن تهیه خواهیم کرد. فعلاً آن را خالی ایجاد کنید. تنظیم افق زمانی (Time Horizon) حالا که شیت‌ها را ساختیم، باید افق زمانی مدل را مشخص کنیم. در ردیف اول یکی از شیت‌های محاسباتی (مثلاً Production_Sales)، از ستون B به بعد، ماه‌ها را شماره‌گذاری کنید: “ماه ۱”، “ماه ۲”، “ماه ۳”، … تا “ماه ۳۶” (برای یک مدل سه ساله) یا “ماه ۶۰” (برای یک مدل پنج ساله). داشتن دید ماهانه برای یک کسب و کار حیاتی است، زیرا به شما در مدیریت نقدینگی کمک می‌کند. بعداً می‌توانید یک خلاصه سالانه نیز به مدل اضافه کنید. تبریک! شما یک ساختار تمیز، منطقی و مقیاس‌پذیر برای مدل مالی کسب‌وکار تولیدی خود ایجاد کرده‌اید. این اسکلت‌بندی منظم، شما را در مراحل بعدی که با فرمول‌ها و محاسبات سر و کار داریم، به خوبی راهنمایی خواهد کرد. گام دوم: ساخت موتور پیش‌بینی تولید و فروش (چند بطری می‌سازیم و می‌فروشیم؟) اینجا جایی است که داستان “جوشا” واقعاً شکل می‌گیرد. در این مرحله ما هنوز با پول کاری نداریم؛ تمرکز ما صرفاً روی تعداد واحد (بطری) است. منطق این است: اول باید بدانیم چه تعداد بطری می‌فروشیم و تولید می‌کنیم، سپس در گام بعدی آن را به درآمد و هزینه تبدیل خواهیم کرد. این گام به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود: پیش‌بینی فروش (سمت تقاضا): مشتریان چند بطری “جوشا” در ماه می‌خرند؟ برنامه‌ریزی تولید (سمت عرضه): برای پاسخ به این تقاضا و داشتن موجودی کافی، چند بطری باید تولید کنیم؟   ۱. پیش‌بینی فروش: از کجا مشتری می‌آید؟ این بخش، هنرمندانه‌ترین و در عین حال چالش‌برانگیزترین بخش مدل شماست. شما باید تقاضای بازار را پیش‌بینی کنید. به جای حدس یک عدد کلی، فروش را بر اساس کانال‌های فروش تفکیک می‌کنیم. این کار مدل را واقعی‌تر و قابل دفاع‌تر می‌کند. فرض کنیم “جوشا” از دو کانال اصلی فروش استفاده می‌کند: کانال A: فروشگاه‌های زنجیره‌ای و سوپرمارکت‌ها (خرده‌فروشی) کانال B: فروش آنلاین از طریق وبسایت و شبکه‌های اجتماعی حالا برای هر کانال، یک “محرک رشد” (Growth Driver) تعریف می‌کنیم. فرضیات مورد نیاز در شیت Assumptions: تعداد فروشگاه جدید اضافه شده در ماه: 5 فروشگاه میانگین فروش ماهانه به ازای هر فروشگاه: 300 بطری بودجه بازاریابی آنلاین ماهانه: 10,000,000 تومان هزینه جذب هر سفارش آنلاین (CPA): 20,000 تومان میانگین تعداد بطری در هر سفارش آنلاین: 6 بطری (یک پک) محاسبه در شیت Production_Sales: یک جدول برای پیش‌بینی فروش بسازید. ردیف ماه ۱ ماه ۲ ماه ۳ ۱. کانال خرده‌فروشی       تعداد کل فروشگاه‌ها 5 10 15 فروش ماهانه از خرده‌فروشی (بطری) 1,500 3,000 4,500         ۲. کانال آنلاین       تعداد سفارشات آنلاین 500 500 500 فروش ماهانه آنلاین (بطری) 3,000 3,000 3,000         مجموع فروش پیش‌بینی شده (بطری) 4,500 6,000 7,500                         فرمول‌های کلیدی برای ستون “ماه ۲” (مثلاً ستون C): تعداد کل فروشگاه‌ها (سلول C2): =B2 + Assumptions!$B$1 (تعداد فروشگاه‌های ماه قبل + تعداد فروشگاه جدید اضافه شده) فروش ماهانه از خرده‌فروشی (سلول C3): =C2 * Assumptions!$B$2 (تعداد کل فروشگاه‌ها * میانگین فروش هر فروشگاه) تعداد سفارشات آنلاین (سلول C6): =Assumptions!$B$3 / Assumptions!$B$4 (بودجه بازاریابی / هزینه هر سفارش) فروش ماهانه آنلاین (سلول C7): =C6 * Assumptions!$B$5 (تعداد سفارشات * میانگین بطری در هر سفارش) مجموع فروش پیش‌بینی شده (سلول C10): =C3 + C7 با کشیدن این فرمول‌ها به سمت راست، شما یک پیش‌بینی فروش منطقی و مبتنی بر فرضیات برای ماه‌های آینده خواهید داشت. ۲. برنامه‌ریزی تولید: مدیریت انبار و ظرفیت کارخانه حالا که می‌دانیم چقدر قرار است بفروشیم، باید تصمیم بگیریم چقدر تولید کنیم. یک اشتباه رایج این است که دقیقاً به اندازه فروش، تولید کنیم. در دنیای واقعی، ما به موجودی اطمینان (Safety Stock) نیاز داریم تا اگر فروش ناگهان بیشتر شد، با انبار خالی مواجه نشویم. منطق تولید ما این‌گونه خواهد بود: تولید مورد نیاز = فروش ماه جاری + موجودی انبار مطلوب در پایان ماه - موجودی انبار در ابتدای ماه فرضیات مورد نیاز در شیت Assumptions: سیاست موجودی انبار: 20% (یعنی همیشه می‌خواهیم به اندازه ۲۰٪ از فروش ماه بعد، در انبار موجودی داشته باشیم) ظرفیت تولید ماهانه کارخانه: 10,000 بطری (یک محدودیت بسیار مهم!) محاسبه در شیت Production_Sales (در ادامه جدول قبلی): ردیف ماه ۱ ماه ۲ ماه ۳ موجودی ابتدای دوره (بطری) 0 1,200 1,500 + تولید واقعی این ماه (بطری) 5,700 7,300 8,800 - فروش این ماه (بطری) 4,500 6,000 7,500 = موجودی انتهای دوره (بطری) 1,200 1,500 2,800             چگونه این اعداد به دست آمدند؟ (فرمول‌های ستون “ماه ۲” - ستون C) موجودی ابتدای دوره (سلول C12): این همیشه برابر با موجودی انتهای دوره قبل است. =B15 محاسبه موجودی مطلوب: ابتدا باید موجودی مطلوب انتهای دوره را محاسبه کنیم. این عدد برابر است با فروش ماه بعد (ماه ۳) ضربدر سیاست موجودی. (فروش ماه ۳ * 20%) که می‌شود 7,500 * 0.2 = 1,500 بطری. محاسبه تولید مورد نیاز: با استفاده از فرمول اصلی: 6,000 (فروش ماه ۲) + 1,500 (موجودی مطلوب) - 1,200 (موجودی ابتدای دوره) = 6,300 بطری. تولید واقعی این ماه (سلول C13): اینجا باید محدودیت کارخانه را اعمال کنیم. تولید واقعی برابر با حداقل مقدار بین “تولید مورد نیاز” و “ظرفیت تولید” است. =MIN(6300, Assumptions!$B$7) که چون ۶۳۰۰ کمتر از ۱۰,۰۰۰ است، همان 6,300 می‌شود. (در محاسبات بالا برای سادگی ۷۳۰۰ آمده که اصلاح می‌شود). فرمول اصلی این است: =MIN((D10*Assumptions!$B$6)+C14-C12, Assumptions!$B$7) فروش این ماه (سلول C14): این عدد را مستقیماً از جدول فروش بالا فراخوانی می‌کنیم. =C10 موجودی انتهای دوره (سلول C15): =C12 + C13 - C14   جمع‌بندی گام دوم شما با موفقیت موتور فیزیکی کسب‌وکار “جوشا” را ساختید! شیت Production_Sales شما اکنون به صورت دینامیک و ماهانه به دو سوال اساسی پاسخ می‌دهد: چند بطری خواهیم فروخت؟ برای پشتیبانی از این فروش، چند بطری باید تولید کنیم؟ تمام این محاسبات به شیت Assumptions شما متصل هستند. اگر فردا تصمیم بگیرید تعداد فروشگاه‌های جدید را به ۱۰ عدد در ماه افزایش دهید، کل زنجیره تولید و فروش شما به صورت خودکار به‌روزرسانی خواهد شد. در گام سوم، ما این اعداد (تعداد فروش و تعداد تولید) را برمی‌داریم و به آن‌ها برچسب قیمت می‌زنیم. یعنی مدل درآمد و مدل بهای تمام شده کالا (COGS) را خواهیم ساخت تا بفهمیم این عملیات چقدر برای “جوشا” درآمد و هزینه مستقیم ایجاد می‌کند.            
مشاهده بیشتر
مدل مالی کسب و کار: چرا هر بنیان‌گذاری به آن نیاز دارد و از کجا شروع کنیم؟ (قسمت اول)
مدل مالی کسب و کار: چرا هر بنیان‌گذاری به آن نیاز دارد و از کجا شروع کنیم؟ (قسمت اول)
مقدمه: مدل مالی، داستان کسب‌وکار شما به زبان اعداد این سناریو را تصور کنید: شما ماه‌ها روی ایده استارتاپ خود کار کرده‌اید، یک پیچ دک (Pitch Deck) فوق‌العاده طراحی کرده‌اید و بالاخره موفق به گرفتن یک جلسه با یک سرمایه‌گذار خطرپذیر (VC) شده‌اید. با اشتیاق ارائه خود را شروع می‌کنید، اما در اسلاید سوم، سرمایه‌گذار شما را متوقف کرده و می‌پرسد: “عالیه، میشه لطفا فایل مدل مالی‌تون رو ببینم؟” در این لحظه، یک فایل اکسل ساده می‌تواند تفاوت بین گرفتن یک “بله” قاطع و یک “نه” مودبانه را رقم بزند. بسیاری از بنیان‌گذاران، خصوصاً آن‌هایی که پیش‌زمینه فنی دارند، از عبارت “مدل مالی” (Financial Model) هراس دارند. آن را مجموعه‌ای از جداول و فرمول‌های پیچیده می‌بینند که فقط متخصصان مالی از آن سر در می‌آورند. اما حقیقت این است: مدل مالی، چیزی نیست جز روایت داستان کسب‌وکار شما، اما به زبان جهانی اعداد. این یک سند زنده است که نشان می‌دهد چگونه ایده شما قرار است به یک کسب‌وکار سودآور و مقیاس‌پذیر تبدیل شود. در این مجموعه مقالات، ما این غول را با هم شکست خواهیم داد. قدم به قدم، به زبانی ساده و کاملاً عملی، به شما نشان خواهیم داد که چگونه یک مدل مالی حرفه‌ای بسازید که نه تنها سرمایه‌گذاران را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه به بهترین ابزار شما برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک تبدیل شود. چرا مدل مالی برای استارتاپ شما حیاتی است؟ (فراتر از جذب سرمایه) شاید فکر کنید مدل مالی فقط یک الزام برای ارائه به سرمایه‌گذار است، اما این تنها نوک کوه یخ است. یک مدل مالی خوب، نقشه راه و قطب‌نمای کسب‌وکار شماست. ۱. ابزار تصمیم‌گیری داخلی: قیمت‌گذاری: تأثیر تغییر قیمت بر درآمد و سودآوری شما چگونه خواهد بود؟ استخدام: چه زمانی توانایی مالی استخدام یک توسعه‌دهنده جدید یا یک مدیر بازاریابی را خواهید داشت؟ کمپین‌های بازاریابی: با چه هزینه‌ای برای جذب هر مشتری (CAC)، کسب‌وکار شما سودده باقی می‌ماند؟ مدل مالی به این سؤالات حیاتی، پاسخ‌های مبتنی بر داده می‌دهد، نه حدس و گمان.   ۲. ابزار جذب سرمایه: این همان کاربرد معروفی است که همه می‌شناسیم. سرمایه‌گذاران از مدل مالی استفاده می‌کنند تا پتانسیل رشد شما، میزان بازگشت سرمایه (ROI) و منطقی بودن فرضیات شما را ارزیابی کنند. یک مدل مالی منسجم، نشان‌دهنده تسلط و جدیت شماست. ۳. ابزار ارزش‌گذاری (Valuation): مذاکره بر سر ارزش استارتاپ شما بدون داشتن یک مدل مالی، مانند چانه‌زنی در تاریکی است. مدل مالی، پایه و اساس منطقی برای ارزش‌گذاری کسب‌وکار شما و دفاع از آن در میز مذاکره است.   ۴. شناسایی گلوگاه‌ها و مدیریت نقدینگی: مهم‌ترین وظیفه یک مدل مالی، پیش‌بینی موجودی نقد شماست. این مدل به شما می‌گوید که با نرخ هزینه‌های فعلی، پول شما تا چند ماه دیگر تمام می‌شود (که به آن Runway می‌گویند). این آگاهی به شما اجازه می‌دهد تا قبل از رسیدن به بحران، برای جذب سرمایه یا کاهش هزینه‌ها اقدام کنید.   اجزای اصلی یک مدل مالی استاندارد (نمای کلی) تصور کنید مدل مالی شما مانند یک ساختمان است. هر جزء نقش حیاتی خود را ایفا می‌کند و ضعف در یک بخش، کل سازه را متزلزل می‌کند. در ادامه، هر یک از این اجزای کلیدی را کالبدشکافی می‌کنیم. ۱. شیت فرضیات (Assumptions Sheet): پی‌ریزی و فونداسیون مدل این شیت، مهم‌ترین، استراتژیک‌ترین و اولین بخشی است که باید بسازید. اگر مدل مالی یک ساختمان باشد، شیت فرضیات، فونداسیون و پی‌ریزی آن است. این شیت چیست؟ یک صفحه اختصاصی در فایل اکسل شما که در آن تمام متغیرها و پیش‌فرض‌های کسب‌وکار خود را لیست می‌کنید. این‌ها “حدس‌های هوشمندانه” شما در مورد آینده هستند. به جای اینکه یک عدد را مستقیماً در یک فرمول تایپ کنید (که به آن Hard-coding می‌گویند و یک اشتباه بزرگ است)، آن را در این شیت وارد کرده و در فرمول‌های خود به سلول مربوطه ارجاع می‌دهید. چرا حیاتی است؟ مرکز کنترل مدل (Control Panel): این شیت به شما اجازه می‌دهد تا به راحتی سناریوهای مختلف را تست کنید. “چه می‌شود اگر هزینه جذب مشتری ما ۲۰٪ افزایش یابد؟” یا “اگر نرخ تبدیل ما از ۲٪ به ۳٪ برسد چه تأثیری بر درآمد خواهد داشت؟” با تغییر یک عدد در این شیت، کل مدل مالی شما در لحظه به‌روزرسانی می‌شود. شفافیت و قابلیت دفاع: وقتی یک سرمایه‌گذار مدل شما را بررسی می‌کند، اولین جایی که نگاه می‌کند همین شیت است. این بخش به او نشان می‌دهد که منطق و تفکر شما پشت اعداد چیست و به شما اجازه می‌دهد تا از فرضیات خود به راحتی دفاع کنید.   شامل چه مواردی است؟ (مثال‌های کاربردی) فرضیات قیف بازاریابی و فروش: نرخ رشد ماهانه ترافیک وب‌سایت (5%) نرخ تبدیل بازدیدکننده به کاربر ثبت‌نامی (2% ) نرخ تبدیل کاربر رایگان به پولی (4% ) هزینه جذب هر مشتری (CAC): (50 ) فرضیات درآمد: قیمت اشتراک ماهانه (29 ) نرخ ریزش مشتری ماهانه (Churn Rate): (3% ) میانگین ارزش سفارش (برای فروشگاه آنلاین): (75 )   فرضیات هزینه‌ها: میانگین حقوق ماهانه (توسعه‌دهنده، بازاریاب، پشتیبانی) هزینه اجاره دفتر، اینترنت، سرور هزینه اشتراک نرم‌افزارها (SaaS tools) فرضیات مالی کلان: نرخ مالیات بر درآمد شرکت (25% )   ۲. مدل درآمد و هزینه‌ها (Revenue & Cost Models): موتور محرک کسب‌وکار اگر شیت فرضیات فونداسیون بود، این بخش‌ها اسکلت و موتورخانه ساختمان شما هستند. اینجا جایی است که فرضیات شما به محاسبات عملی تبدیل می‌شوند. مدل درآمد (Revenue Model): این بخش چیست؟ یک سری محاسبات منطقی که نشان می‌دهد چگونه درآمد شما در طول زمان (معمولاً به صورت ماهانه برای ۳ تا ۵ سال) رشد می‌کند. منطق آن چگونه است؟ این بخش یک داستان عددی تعریف می‌کند. برای مثال، برای یک کسب‌وکار SaaS (نرم‌افزار به عنوان خدمت): شما با ۱۰۰۰ کاربر شروع می‌کنید. بر اساس نرخ رشد ترافیک و نرخ تبدیل (از شیت فرضیات)، در ماه بعد ۲۰۰ کاربر جدید جذب می‌کنید. بر اساس نرخ ریزش (از شیت فرضیات)، ۳۰ کاربر خود را از دست می‌دهید. پس تعداد کاربران شما در ماه بعد می‌شود: 1000+200-30=1170 کاربر. درآمد آن ماه می‌شود: 1170 X  قیمت اشتراک ماهانه (از شیت فرضیات). این محاسبات به صورت ماهانه تکرار می‌شوند و یک پیش‌بینی درآمد منطقی ایجاد می‌کنند.   ساختار هزینه‌ها (Cost Structure): این بخش چیست؟ پیش    ‌بینی تمام هزینه‌هایی که برای اجرای کسب‌وکار و تولید درآمد فوق نیاز دارید. به دو دسته اصلی تقسیم می‌شود: هزینه تمام شده کالای فروش رفته (COGS/COS): هزینه‌هایی که مستقیماً با ارائه محصول یا خدمت شما افزایش می‌یابند. اگر مشتری نداشته باشید، این هزینه‌ها نزدیک به صفر هستند. مثال برای SaaS: هزینه سرور و هاستینگ، هزینه درگاه پرداخت. مثال برای فروشگاه آنلاین: هزینه خرید کالایی که فروخته‌اید، هزینه بسته‌بندی. هزینه‌های عملیاتی (OPEX): هزینه‌هایی که برای سرپا نگه داشتن شرکت ضروری هستند، حتی اگر هیچ فروشی نداشته باشید. فروش و بازاریابی (S&M): هزینه تبلیغات، حقوق تیم فروش. تحقیق و توسعه (R&D): حقوق تیم فنی، هزینه ابزارهای توسعه. عمومی و اداری (G&A): اجاره دفتر، حقوق مدیران، هزینه‌های حقوقی. این سه گزارش، خروجی نهایی و استاندارد مدل شما هستند. آن‌ها محاسبات شما را به زبان جهانی کسب‌وکار و حسابداری ترجمه می‌کنند. سرمایه‌گذاران، بانک‌ها و مدیران در سراسر دنیا این گزارش‌ها را می‌فهمند. این سه صورت مالی به شکلی زیبا به یکدیگر متصل هستند. الف) صورت سود و زیان (P&L - Profit & Loss Statement): به چه سؤالی پاسخ می‌دهد؟ “آیا کسب‌وکار ما در یک بازه زمانی مشخص (مثلاً ماه گذشته یا سال گذشته) سودآور بوده است؟” ساختار آن چگونه است؟ مانند یک فیلم، عملکرد مالی شما را در طول زمان نشان می‌دهد. فرمول ساده آن این است: درآمدها - هزینه‌ها = سود خالص. این گزارش نشان می‌دهد که آیا مدل کسب‌وکار شما در بلندمدت پایدار است یا خیر.   ب) صورت جریان وجوه نقد (Cash Flow Statement): به چه سؤالی پاسخ می‌دهد؟ “پول نقد ما در این مدت از کجا آمده و دقیقاً کجا خرج شده است؟” چرا پادشاه استارتاپ‌هاست؟ این مهم‌ترین گزارش برای یک کسب و کار است. یک شرکت می‌تواند روی کاغذ “سودآور” باشد اما به دلیل نداشتن پول نقد برای پرداخت حقوق، ورشکست شود. این گزارش میزان نقدینگی واقعی شما و توانایی بقای شرکت را نشان می‌دهد.   ج) ترازنامه (Balance Sheet): به چه سؤالی پاسخ می‌دهد؟ “در یک روز خاص (مثلاً پایان سال)، شرکت ما دقیقاً چه دارایی‌هایی دارد و این دارایی‌ها از کجا تأمین شده‌اند (بدهی یا سرمایه)؟” ساختار آن چگونه است؟ مانند یک عکس فوری، وضعیت مالی شرکت را در یک لحظه نشان می‌دهد. بر اساس معادله بنیادی حسابداری کار می‌کند: دارایی‌ها=بدهی‌ها+حقوق صاحبان سهام   ترازنامه همیشه باید “تراز” باشد. این یک ابزار عالی برای بررسی صحت و درستی کل مدل مالی شماست. این اجزا از هم جدا نیستند؛ بلکه مانند یک سیستم هماهنگ با هم کار می‌کنند. خروجی مدل درآمد و هزینه‌ها، ورودی صورت سود و زیان را تشکیل می‌دهد. سود خالص از P&L به صورت جریان وجوه نقد و ترازنامه منتقل می‌شود و موجودی نقد نهایی از صورت جریان وجوه نقد، در ترازنامه به عنوان دارایی ثبت می‌شود. درک این ارتباط، کلید ساخت یک مدل مالی حرفه‌ای است. قبل از اینکه دست به کار شویم، بیایید از اشتباهات دیگران درس بگیریم: فرضیات بیش از حد خوش‌بینانه: همه ما فکر می‌کنیم محصول ما دنیا را تغییر خواهد داد، اما فرضیاتی مانند “ما در ماه اول ۱۰٪ از سهم بازار را به دست می‌آوریم” بدون هیچ داده‌ای، فوراً توسط سرمایه‌گذار رد می‌شود. فرضیات شما باید منطقی، قابل دفاع و مبتنی بر تحقیق باشند. عدم درک تفاوت بین سود و پول نقد: این یک اشتباه مرگبار است. ممکن است صورت سود و زیان شما نشان دهد که سود کرده‌اید، اما اگر مشتریان شما پول را با تأخیر پرداخت کنند، ممکن است نقدینگی لازم برای پرداخت حقوق کارمندان خود را نداشته باشید و ورشکست شوید. به یاد داشته باشید: “Cash is King!” پیچیده کردن بیش از حد مدل: مدل مالی شما نیازی به داشتن صدها ردیف و فرمول‌های پیچیده ندارد. یک مدل ساده، قابل فهم و منعطف بسیار ارزشمندتر از یک مدل پیچیده و غیرقابل توضیح است. وارد کردن اعداد ثابت در فرمول‌ها (Hard-coding): هرگز یک عدد ثابت را مستقیماً در یک سلول فرمول وارد نکنید. همیشه آن را به شیت فرضیات خود ارجاع دهید. این کار به شما اجازه می‌دهد سناریوهای مختلف را به راحتی تست کنید.   و اما خبر خوب: ما این مسیر را با هم طی می‌کنیم!   در این مجموعه مقالات، ما قصد داریم قدم به قدم یک قالب اکسل استاندارد مدل مالی را با هم بسازیم. شما با دنبال کردن این سری، نه تنها مفاهیم را یاد می‌گیرید، بلکه در عمل یک مدل مالی واقعی برای کسب‌وکار خود خواهید ساخت. در قسمت پایانی این مجموعه، نسخه کامل و آماده این قالب اکسل را برای دانلود رایگان در اختیار شما قرار خواهیم داد. دعوت به اقدام : حالا که با نقشه راه و مفاهیم اصلی آشنا شدیم، وقت آن است که آستین‌ها را بالا بزنیم. در قسمت بعدی، وارد محیط اکسل می‌شویم و ساخت موتور اصلی مدل مالی یعنی پیش‌بینی دقیق درآمدها و هزینه‌ها را با مثال‌های کاملاً عملی شروع می‌کنیم. آیا برای تبدیل شدن به یک بنیان‌گذار مسلط به امور مالی آماده‌اید؟ در قسمت دوم این مجموعه همراه ما باشید!            
مشاهده بیشتر
تحلیل اقتصاد کلان ایران نیمه دوم 1404 و تأثیر آن بر تصمیم‌های سرمایه‌گذاری
تحلیل اقتصاد کلان ایران نیمه دوم 1404 و تأثیر آن بر تصمیم‌های سرمایه‌گذاری
تحلیل اقتصاد کلان ایران و تأثیر آن بر تصمیم‌های سرمایه‌گذاری در بخش دوم نخستین نشست ماهانه دیجیتایز، دکتر احمدآبادی به تحلیل وضعیت اقتصاد کلان ایران پرداخت؛ تحلیلی که شامل بررسی شاخص‌هایی چون نقدینگی، نرخ ارز، بودجه دولت و تورم بود. او وضعیت فعلی اقتصاد ایران را نتیجه رشد نقدینگی شدید، ساختار سیاست‌گذاری ناکارآمد و عدم تناسب رشد بخش حقیقی و اسمی اقتصاد دانست. در سه دهه اخیر، رشد اقتصادی کشور بسیار پایین بوده و سرمایه‌گذاری مجدد کافی نیز انجام نشده است. ساختارهای معیوب و چالش‌های موجود به گفته او، اقتصاد ایران با چند چالش اساسی مواجه است: استهلاک سرمایه و کاهش موجودی سرمایه خالص محدودیت شدید منابع مالی کاهش درآمدهای دولت و افزایش کسری بودجه عدم اعتماد بخش خصوصی فقدان ارتباط مؤثر میان بازار سرمایه و بخش واقعی اقتصاد این عوامل موجب تخصیص غیربهینه منابع و کاهش کارایی اقتصاد شده‌اند. سیاست‌های پولی و بودجه‌ای او توضیح داد که ایران در حال حاضر در انقباضی‌ترین سیاست پولی تاریخ خود قرار دارد. در آخرین عملیات بازار باز بانک مرکزی، از ۲۱۵ همت تقاضا تنها ۴۹ همت پاسخ داده شده که شکافی ۲۷۷ همتی ایجاد کرده است — عددی بی‌سابقه در تاریخ بانکداری کشور. احمدآبادی پیش‌بینی کرد که دولت یا ناچار خواهد شد برای تأمین مالی، دوباره نقدینگی تزریق کند (که منجر به تورم می‌شود) یا با رکود مالی و فشار مضاعف بر بودجه مواجه شود. تصویر کلی اقتصاد کنونی او ویژگی‌های اقتصاد امروز ایران را چنین برشمرد: سطح بالای نرخ بازده بدون ریسک وجود ریسک بسیار بالا و غیرقابل برآورد سهم قابل‌توجه ریسک سیستماتیک در کل سبد ریسک کشور کسری بودجه شدید دولت (حداقل ۶۰۰ همت در سال جاری) فاصله حدود ۶۵ درصدی بین نرخ ارز رسمی و آزاد در چنین فضایی، فضای سرمایه‌گذاری با ابهام شدید (Ambiguity) روبه‌روست. روندهای پیش‌رو در اقتصاد ایران او سپس پنج روند اصلی را مورد بررسی قرار داد: تورم افزایشی: ناشی از کسری بودجه، بحران انرژی، رشد نرخ ارز و تورم تولیدکننده. نتیجه‌ی آن افزایش هزینه تولید، کاهش قدرت خرید و رشد نسبی قیمت سهام شرکت‌های ریالی است. نرخ بهره افزایشی: باعث بحران منابع بانکی، فشار بر بازار سهام و انتقال سرمایه به صندوق‌های درآمد ثابت می‌شود. افزایش نرخ ارز: در پی بحران نقدینگی بانک‌ها و مشکلات سرمایه در گردش، سرمایه‌گذاران به سمت ارز، طلا و سپس سهام سوق پیدا می‌کنند، اما نتیجه نهایی تورم بالاتر است. افزایش صرف ریسک: به دلیل رشد نرخ بدون ریسک، بالا رفتن ریسک عملیاتی و ابهام در فضای اقتصادی؛ که در نتیجه آن انگیزه سرمایه‌گذاری و جذب سرمایه کاهش می‌یابد. کاهش سطح تقاضای عمومی: به‌دلیل افت قدرت خرید و تمرکز خانوارها بر نیازهای اساسی، که نهایتاً به رکود صنایع و بحران سرمایه در گردش منجر می‌شود. توصیه‌ها و راهکارهای سرمایه‌گذاری در پایان، دکتر احمدآبادی چند توصیه کلیدی برای سرمایه‌گذاران ارائه داد: تمرکز بر تخصیص درست منابع و شناسایی طبقات دارایی مطلوب توجه به نقدشوندگی بالا و پرهیز از رفتارهای هیجانی رصد مداوم تغییرات اقتصادی و اصلاح استراتژی در صورت نیاز درک صحیح از ریسک و بازده و انطباق بازدهی با اهداف شخصی مدیریت وجه نقد با توجه به تطبیق سررسید تعهدات و فرصت‌های جدید اهمیت‌دادن به ارزش زمانی پول و نگهداری بخشی از پرتفوی به‌صورت نقد و در نهایت، مشورت مستمر با مشاوران سرمایه‌گذاری برای تصمیم‌گیری آگاهانه او سخنان خود را با این جمله به پایان رساند: «ابهام را نمی‌توان حذف کرد، اما می‌توان با رصد مداوم و تصمیم‌گیری آگاهانه از دل آن عبور کرد. سرمایه‌گذار حرفه‌ای کسی است که در طوفان‌ها، مسیر را گم نکند.»
مشاهده بیشتر
میخواهم از آخرین اخبار
پروژه ها و فرصتهای سرمایه گذاری
مطلع باشم.
آدرس ایمیل
تمامی حقوق برای دیـجیــتایـز مارکت © 1403 محفوظ است.